پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳ | 17 شوال 1445
دلم سفر می خواهد 02 مهر 1400

دلم سفر می خواهد

دلم مسافری ست که از ترس سرما و صدا - به هزار نشانه ی ناپیدا ، در لایه های درونی لباس زمستانی ام ، بر پیکره ای نحیف ونالایق دوخته ام ، تا نشانی از پروای خجستگی را به دکمه های منظم وابستگی نبافد . من این دل مسافر را در آرزو های دوردست سالیان پس از این - دفن کرده ام و خاک سیاه محله ی ما ، ریشه های نخستین درخت ها را در خود نگاه داشته است تا از بهاری دیگر – خود را به جاودانگی پیوند بزند .