حتی در خوشبینانه ترین حالت ممکن ، پول پاشی و ارایه تسهیلات ویژه بصورت موردی در خصوص جریانات سیاسی تک دستوری در مهار تورم مسکن یا بهبود کیفیت و کمعیت خوراک جامعه ی هدف ، نه تنها سطح بهره مندی عامه جامعه را بصورت واقع بینانه ارتقاء نبخشیده – بلکه تنها مرهمی موضعی بربیماری مزمن اقتصاد ایران بوده است .
در اقتصاد دستوری ، چهارچوب ها لزوما و لزوما توسط حاکمیت جامع مرکزی با نگاه به رویکرد های ایدئولوژیک آن تعریف نشده و میتواند بواسطه اصحاب ثروت و قدرت دچار دگردیسی معنایی شده باشد .
این انحراف از مبانی زیربنایی که چه بسا انشعاب از اصول اخلاقی جریانات فکری بنیانگذاران آن را به همراه داشته ، با جابجایی مدیران ارشد میانی دستخوش تغییرات سلیقه ای غیر کارشناسانه خواهد بود .
نتیجه ی این آزمون و خطای شتابزده و محاسبات غیر علمی ، دستکاری با تبعات غالبا منفی در سفره ی معیشتی طبقه متوسط آسیب پذیر خواهد بود .
پول پاشی های مستقیم دولت در بدنه ی طبقاتی متوسط جامعه باعث رفتار هیجانی قشر متوسط آسیب پذیر ، بالا رفتن سطح توقعات مراکز اقتصادی و همچنین عرضه کنندگان خدمات خواهد بود .
- نویسنده : حامد مرادمند جلالی